محمدرضا :: سروها، ......... ایستاده می مانند

سروها، ......... ایستاده می مانند

امام خمینی (ره) :قــد دلجـویت انـدر گلشـن حسـن *** یکی سروی است کاندر کاشمر نیست

سروها، ......... ایستاده می مانند

امام خمینی (ره) :قــد دلجـویت انـدر گلشـن حسـن *** یکی سروی است کاندر کاشمر نیست

سروها، ......... ایستاده می مانند

رهبر انقلاب: این را یکی از فوریّتها و اولویّتها بدانید و در درجه‌ی اوّل بروید سراغ پدر و مادرهایی که هستند و همسران شهدا - آن کسانی که همسر داشتند - یا برادران و خواهران؛ آنهایی که برادر و خواهر دارند. از آنها راجع به شهید، راجع به خُلقیّات شهید، راجع به روحیّات شهید بپرسید و اینها را در اختیار نسل جوان بگذارید. 95/7/25

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴۶۳ مطلب توسط «محمدرضا» ثبت شده است

مردی مهربان ، خوش اشک و سرزنده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۰:۵۸
محمدرضا

اگر بنا شد خدای ناکرده روزی در نظام و مردم ما این موضوع که ما می‌خواهیم زندگی کنیم و کاری به نظام، انقلاب و ولایت نداریم و باید به غرب و آمریکا وابسته شویم آن روز روزی است که مردم ما به لشکر عمر سعد درآمده‌اند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۰۰:۰۹
محمدرضا

در منبرهای ماه محرّم به مصاف سهل اندیشان خواهیم رفت!

صحبتهای دو روز پیش آقا، نقشه راه منبرهای انقلابی ماه محرّم امسال شد. سال گذشته و در آستانه ماه محرّم جناب روحانی در سخنانی غیر علمی و عامیانه با سوء استفاده از اعتقادات دینی مردم ایران سعی کرد بین مذاکره با آمریکا و مذاکره امام حسین(ع) با عمر سعد
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۰
محمدرضا

به عنوان نمونه می‌توان به ماجرای شفای مادر شهید معماریان اشاره کرد که خود ایشان چند سال قبل در یکی از شبکه‌های تلویزیونی آن را نقل کرد. ایشان چند سال بعد از شهادت پسرش به پا درد شدیدی مبتلا شده بود. یک شب که برای درمان بیماری‌اش به سیدالشهداء سلام‌الله‌علیه متوسل شده بود، در خواب پسر شهیدش را می‌بیند که به دیدنش آمده و پس از آن‌که دستی به سر و روی مادرش می‌کشد، پارچه سبز رنگی را روی محل درد می‌بندد و به مادر می‌گوید درد پایت خوب شد. مادر بزگوار این شهید می‌گفت: بعد از این‌که از خواب بیدار شدم دیدم همان پارچه سبزرنگ روی پایم بسته شده و اثری از درد احساس نمی‌کنم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۴۳
محمدرضا

طرح جلد دفترچه ای از سردارشهید علیرضا عاصمی ، نگین تخریب دوران جنگ و دفاع مقدس

طرح : طراح عزیز آقای علی اولیایی

تقدیم به یار شیدای امام حسین علیه السلام جناب ادهم بن امیة

 ادهم بن امیة
اشاره
«ادهم»(۱) پسر «امیه» از شیعیان بصره بوده است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۱۸
محمدرضا

تقدیم به پدر شهید حضرت امام جواد علیه السلام  ،حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام و روح پدر شهید عبیدی

دریافت لطفا صلوات بفرستید
حجم: 130 کیلوبایت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۲۰
محمدرضا

شعری که شهید رضا غلامی زاده در روز وداع برای مادر خواند

دریافت عکس لطفا صلوات بفرستید
حجم: 300 کیلوبایت
این شهید 18 ساله بعد از فعالیتهای گوناگون سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی در ریوش ، به اتفاق اهالی روستا به کاشمر آمده و بعد از شرکت در راهپیمایی بر علیه طاغوت، سوار بر ماشین سنگین (ده تن ) از فلکه شهربانی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۲۱
محمدرضا

تصویر نقاشی پرتره شهید حسین زارعپور تقدیم به حضرت حجه ابن الحسن العسگری  عجل الله تعالی فرجه الشریف  ، بهار دلهای ما و مادر بزرگوار شهیدان زارعپور

سلامتی مادر شهیدان صلوات

دریافت لطفا صلوات بفرستید
حجم: 320 کیلوبایت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۴۲
محمدرضا

تقدیم به حضرت جابر بن حجاج مولی عامر (1)از یاران شیدای امام حسین علیه السلام در کربلا

دریافت لطفا صلوات بفرستید

1:

«جابر» پسر «حجاج» غلام عامر پسر «نهشل» از قبیله «تمیم» است.
 
جابر مردی شجاع و رزم‌آور بود(۱) صاحب ابصار العین می‌گوید: «جابر با حضرت اباعبدالله الحسین در کربلا حضور یافت و در برابر امام علیه‌السلام به شهادت رسید»(۲).
 

 

 (۱) ابصار العین، ص ۱۹۳.
(۲) ابصار العین، ص ۱۹۳.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۰۱
محمدرضا

شاید یــکی از علل آمدن من به جبهه همین بود که نخواستم خودم را فدای خود خواهی و خود بینی های بعضی بکنم و باآمدن به جبهه از لجنزاری که بعضی سودجویان وفرصت طلبان در شهر درســت کرده بودند وزندگی را خوب خوردن وخوب زندگی کردن می دیدند ، بیــرون آمــدم ودر محیطی الهی وخدایی قرار گرفتم که دیگر کسی برای مقام ومنصب کار نمی کند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۰۸
محمدرضا