مهندس، هوشمند را صدا زد و اعلام موقعیت محاصره کرد. هوشمند که تازه فهمید چه خبر است فرار را بر قرار ترجیح داد و به سوی کوه خیز برداشت. به راحتی در تیر رس بود اما هیچ کدام از ما اجازه کشتنش را نداشتیم. هوشمند به سرعت به اسلحه اش رسید و به طرف مهندس فریاد زد: من با تو کاری ندارم اما این پاسدارها را یکی یکی می کشم.